یاران ولیعصرعج

  • خانه 
  • معجزات پیامبر(ص)معجزات پیامبر(ص) 
  • تماس  
  • ورود 

معجزات پیامبر(ص)

31 شهریور 1393 توسط صادقيان قيداري

يك نفر شتر به ابوجهل كه آن روز از قدرت و نفوذ فوق العاده اى برخوردار بود به نسيه فروخت ، ابوجهل در پرداخت ثمن آن مماطله مى كرد و هر بار كه مرد بيچاره براى وصول طلب خود مراجعه مى كرد با بى اعتنايى او مواجه مى گشت و نتيجه اى نمى گرفت. يكى از فرومايگان ، به تمسخر از مرد طلبكار پرسيد : دنبال كه مى گردى و چه حاجتى دارى ؟ گفت : از عمرو بن هشام يعنى ابوجهل بابت فروش شتر طلبكارم (و او از پرداخت وجه آن امتناع مى كند.) گفت : در اين شهر مردى هست كه از مظلومان دفاع مى كند. اگر بخواهى او را به تو نشان دهم. گفت : آرى (سپاسگزار خواهم شد.) مسخره چى پست (كه قصد توهين و تحقير رسول خدا (ص) را داشت) شخص پيامبر را از دور ، به او نماياند و گفت : (او محمد است) و ابوجهل از وى حرف شنوى دارد ! برو و از وى يارى بخواه. او بخوبى مى دانست ابوجهل دشمن سرسخت پيامبر است و اين در حالى بود كه بارها گفته است : اى كاش روزى فرا رسد و محمد (ص) خواهشى از من داشته باشد ، آن وقت خواهد ديد كه چگونه او را بازيچه خود قرار دهم و دست رد بر سينه اش كوبم ! مرد بيچاره (كه فكر مى كرد پشت و پناهى در اين شهر يافته است و به راستى حرف محمد نزد ابوجهل بها و ارزش دارد) خـــود را بـه پيامبر رسانيد و حاجت خود را بيان كرد و گفت : محمد ! شنيده ام ميان تو و ابوجهل رفاقت و صداقت برقرار است. اگر ممكن است بين ما وساطت كنى و پولى كه از او طلب دارم بستانى ؟ رسول خدا (ص) (بى درنگ) برخاست و همراه وى به خانه ابوجهل رفت و از او خواست كه هر چه زودتر طلب آن مرد را بپردازد ! ( كنيه ابوجهل از همان روز توسط پيامبر خدا (ص) بر وى اطلاق شد) ابوجهل پذيرفت و با سرعت رفت و بدهى خود را تمام و كمال آورد و تقديم كرد ! دوستانش (كه شاهد ماجرا بودند و انتظار چنين چيزى را نداشتند) به وى گفتند : معلوم مى شود كه از محمد ترسيدى ؟ (تو كه آرزوى چنين روزى را در دل داشتى چه شد كه با اين سرعت تسليم وى شدى ؟) ابوجـهل گـفت : هنگامى كه محمد به طرف من آمد ديدم در سمت راست او مردانى مجهز به سرنيزه و همگى گوش به فرمان او ايستاده اند در سمت چپ او دو اژدهاى بزرگ دهان گشوده اند و دندانهايشان را به هم مى سايند و از چشمانشان لهيب آتش زبانه مى كشد. ديدم اگر بخواهم امتناع كنم ، يا توسط آن مردان جنگجو شكمم دريده خواهد شد و يا اينكه طعمه آن دو اژدها خواهم شد. (اين بود كه تسليم شدم و به خواسته او گردن نهادم) منابع :احتجاج ، ص 323؛ بحار، ج 17، ص 284؛ مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1، ص 172 (به اختصار)

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یاران ولیعصرعج

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس